آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

درود بر انسانهای خوب، آنان که دراندیشه دیگران تصویر زیبا می نگارند، تا آنجا که یادشان زیبا و خاطرشان همواره در دل خواهد ماند... و بی شک تو از آن دسته ای. و برای همیشه در یاد و قلبم ماندنی هستی. تو فرشته ای هستی که هرگز تکرار نخواهد شد.

نیمکت چوبی

جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۱۳ ب.ظ
سالهای سال می گذرد

من شده ام یک پیرمرد لاغر و نحیف

و همچنان تنها.

صبح که می شود می روم توی پارک قدم میزنم.

اندکی بعد روی یک نیمکت چوبی می نشینم.

دستم را می کشم روی نیمکت.

حس خوبی پیدا می کنم.

انگار بوی تو را می دهد.

آری این نیمکت روزی درختی بوده

که تو در یک سیزده به در آفتابی به آن تکیه دادی

و عکس گرفتی.

باور نداری؟!!!

نگاهی به آلبومت بیانداز.

۹۲/۱۲/۱۶
علی ...