آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

درود بر انسانهای خوب، آنان که دراندیشه دیگران تصویر زیبا می نگارند، تا آنجا که یادشان زیبا و خاطرشان همواره در دل خواهد ماند... و بی شک تو از آن دسته ای. و برای همیشه در یاد و قلبم ماندنی هستی. تو فرشته ای هستی که هرگز تکرار نخواهد شد.

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک» ثبت شده است

گریه...

گریه و باز هم گریه....

چیه نکنه میخوای بگی مرد که گریه نمیکنه!

آره؟

آره مرد گریه نمی کنه فدات شم...

ولی وقتی یه مرد نمی تونه برای دردهای کسی که دوستش داره مرهم باشه

وقتی نمی تونه یه تکیه گاه باشه واسه عشقش

وقتی میبینه عشقش چه درد بزرگی داره و هیچ کاری ازش بر نمیاد.

دیگه هیچی ازش نمیمونه.

دیگه مردی و مردونگی از باورش رفته رفته کمرنگ میشه.

احساس میکنه ضعیفه.

احساس پوچی میکنه.

خرد میشه و اونجاست که دیگه

چاره ای نمی مونه جز گریه.

مرد گریه نمی کنه ولی نه مردی که خرد شده....

۰۵ شهریور ۹۳ ، ۰۲:۳۱
علی ...

م.... نگرانتم...

۰۴ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۰۲
علی ...

برای چند لحظه خیره میشم به یه نقطه

چند لحظه با خودم حرف میزنم

بغض میکنم

گریه می کنم

و باز مات و مبهوت خیره میشم به یه نقطه.

حالم خرابه.

حالم خراااااااااااااااااااااابه.....

دیوونه شدم.

مدام با خودم حرف میزنم.

تو خیالاتم با تو حرف میزنم

بعد دوباره گریه میکنم...

۰۴ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۵۵
علی ...

:''''''''-(

۰۴ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۴۶
علی ...

این روزها با گریه می خوابم

و با بغض بیدار میشم....

۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۵۴
علی ...