آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

درود بر انسانهای خوب، آنان که دراندیشه دیگران تصویر زیبا می نگارند، تا آنجا که یادشان زیبا و خاطرشان همواره در دل خواهد ماند... و بی شک تو از آن دسته ای. و برای همیشه در یاد و قلبم ماندنی هستی. تو فرشته ای هستی که هرگز تکرار نخواهد شد.

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خسته» ثبت شده است

به خدا کوه بود زیر بار این همه مشکل خرد شده بود

دارم تحمل می کنم و تحمل میکنم...

ولی خیلی سخته

بدتر و سخت تر از مشکلات خودمم اینه که

می دونم تو هم مشکل داری، غم داری

و کاری از دستم بر نمیاد.

این یکی دیگه بد جور داره له می کنه منو....

۰۴ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۱۱
علی ...

م.... نگرانتم...

۰۴ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۰۲
علی ...

هر نفسی که می کشم

هر لحظه که می گذره بیشتر عذاب می کشم.

خدایا می خوام بمیرم...

مگه زندگی زوری هم میشه آخه؟

به بزرگیت قسم خسته ام.

به روح رسول الله خسته ام خدا...

نذار این همه زجر بکشم.

راحتم کن.

دارم روانی میشم.

جون هر کس که برات عزیزه زود تر راحتم کن...

۰۴ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۵۳
علی ...

خدایا حکمت این همه در بسته که در مقابلم قرار می گیره چیه؟

۰۲ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۳۲
علی ...

زندگی بی امید مثل این می مونه که

زیر خروارها خاک زنده زنده دفنت کرده باشن.

هی بخوای نفس بکشی

هی زور بزنی که یه کم هوا بره تو ریه هات

ولی فقط شن و خاک نصیبت بشه

زندگی بی امید درست همینطوریه

حس زنده به گور شدن به ادم دست میده

وقتی امیدش رو از دست میده

دیگه هیچ چیز معنی نداره

تلاش معنی نداره

جنگیدن معنی نداره

هیچ چیز معنی نداره

بی امید همه چیز سیاهه و همه جا تاریک...

۰۲ شهریور ۹۳ ، ۰۱:۱۱
علی ...

خسته ام...

خیلی خسته ام م....

۰۲ شهریور ۹۳ ، ۰۱:۱۰
علی ...