آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

درود بر انسانهای خوب، آنان که دراندیشه دیگران تصویر زیبا می نگارند، تا آنجا که یادشان زیبا و خاطرشان همواره در دل خواهد ماند... و بی شک تو از آن دسته ای. و برای همیشه در یاد و قلبم ماندنی هستی. تو فرشته ای هستی که هرگز تکرار نخواهد شد.

عطر تو

سه شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۲، ۰۳:۴۸ ب.ظ
امروز عصر نشسته بودم توی تاکسی.

صندلی جلو.

صندلی عقب مسافر نشسته بود.

یک زن و دو مرد.

راستش را بخواهی مطمئن نیستم.

شاید یک مرد و دو زن.

یک لحظه بوی عطری که می زدی پیچید تو تاکسی.

بد جور بغض کردم.

دلم می خواست بزنم زیر گریه.

پیاده شدم.

بقیه مسیر را قدم زدم.

و برایت شعر خواندم.

با بغض.

.
.
.
.

لعنت به تمام کسانی که تونیستند...

ولی عطرتورامیزنند....!
۹۲/۱۰/۲۴
علی ...