آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

درود بر انسانهای خوب، آنان که دراندیشه دیگران تصویر زیبا می نگارند، تا آنجا که یادشان زیبا و خاطرشان همواره در دل خواهد ماند... و بی شک تو از آن دسته ای. و برای همیشه در یاد و قلبم ماندنی هستی. تو فرشته ای هستی که هرگز تکرار نخواهد شد.

من دوستت دارم

جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۱، ۰۴:۰۰ ق.ظ

شاید کسایی که این وبلاگ رو میخوندن بگن من دیگه خسته شدم.

شاید بگن که دیگه بی خیال شدم که دیگه نمیام بنویسم.

ولی نه این طور نیست.

این نوشتنها تا روزی که زنده ام ادامه داره.

الانم که دیر به دیر میام رفتم سربازی.

واسه رسیدن به کسی که فقط خدا میدونه چقدر دوستش دارم.

همه روزهایی که تو پادگان بودم به یادش بودم.

همه فکر و ذکرم اون بوده و هست.

این پست رو واسه اونایی نوشتم که فکر کردن من دیگه فارغ شدم از این دوست داشتن.

ولی اینو بدونید و به هر کی که می بینین بگین.

من بنویسم یا ننویسم هیچ چیز فرق نمیکنه.

من دوستش دارم.

عاشقشم.

۹۱/۰۳/۰۵
علی ...