آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

درود بر انسانهای خوب، آنان که دراندیشه دیگران تصویر زیبا می نگارند، تا آنجا که یادشان زیبا و خاطرشان همواره در دل خواهد ماند... و بی شک تو از آن دسته ای. و برای همیشه در یاد و قلبم ماندنی هستی. تو فرشته ای هستی که هرگز تکرار نخواهد شد.

انتظار، همزاد بی رحم ماست

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۶ ب.ظ
عصر سه شنبه باشد یا صبح شنبه،

تابستان یا پاییز یا هر فصل دیگر،

فرقی نمی کند.

پنجره های غبار گرفته، ابرهای کسل، آفتاب کمرنگ،

آسمان دو دل، کوچه های دلتنگ، کافه های تعطیل،

همه و همه دار و ندار شهری است که تو را ندارد.

و این منم که دستم به هیچ اتفاقی نمیرسد.

انتظار،

همزاد بی رحم ماست م....

اما هنوز می شود درها را باز گذاشت،

چراغ ها را روشن کرد و تمام باغچه را آب پاشی کرد.

عاقبت یک شب، دعای من هم مستجاب می شود.

تو می آیی و من برای همیشه خوشبخت می مانم...

۹۳/۰۴/۰۵
علی ...

انتظار