"م...."ی دوست داشتنی من
چهارشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۰۸ ب.ظ
تو نه در فضای کوچک این واژه ها،
نه در قالب یک فصل
و نه در این هوای بی ثبات می گنجی.
تو را فقط قلب کوچک آن گنجشکی می شناسد
که روی آخرین شاخه ی درخت در خیابان شماره 3 لانه ساخته
یا چلچله ای وامانده از سفر که مقصدش را نمی داند.
تو نمیدانی چه درد بزرگی ست در انتظار تبریک کسی بودن.
اما انگار خواب دیدم که از راه رسیدی
درست زمانی که درخت خشکیده حیاط هم آمدنت را به گُل شسته بود.
تو،
"م...."ی دوست داشتنی من،
نمیدانم چرا هر چه دورتر می شوی
عاشق تر می شوم!
۹۳/۰۲/۱۰