بهشت
پنجشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۰، ۰۷:۲۹ ق.ظ
سوار قطار شدم. همه نگاهم به گوشیم بود.
مثل همه مسافران قطار.
همه منتظر رسیدن یک بلوتوث ومن منتظر رسیدن یک پیغام از تو.
گوشیم زنگ خور و لرزید. من هم لرزیدم.
آیا اوست؟
سریع اس ام اس را باز کردم.
خودش بود. خودش بود.
نفسم بند آمده بود.
متن را خواندم.
همه جا روشن شد. سپید شد.
بهشت شد.
۹۰/۰۴/۱۶