خط قرمز
چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۳:۰۸ ب.ظ
راستی م.... جان
این را به تو نگفته ام که در این ۲ ماه خیلی ترسیده ام.
فکر حضور در خیلی جاها مرا به وحشت می اندازد.
در این ۲ ماه ترسیده ام که به سینما بروم.
در این ۲ ماه ترسیده ام که قهوه بخورم.
در این ۲ ماه ترسیده ام که فیلم بخرم.
در این ۲ ماه ترسیده ام که نزدیک خانه تان بیایم.
در این ۲ ماه ترسیده ام که سمت پاسارگاد بروم.
زندگیم پر شده از خط قرمز.
که فقط با تو می توانم از آنها رد شوم.
۹۲/۱۲/۰۷