تو تنهایی خودم
سه شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۰، ۰۹:۵۹ ق.ظ
خسته از همه میرم تو آشپز خونه داروخونه میشینم رو میز.
آهنگ "با تو" ابی رو گوش میدم و سرم رو میزارم رو میز.
گوشه چشام خیس میشه.
همه روزای که به هم بودیم از جلو چشام رد میشه.
تو همین لحظه دو تا از دخترای دارو خونه میان تو آشپز خونه.
فکر میکنن من خوابم.
میگن: غصه نخور یا خودش میاد یا نامه اش.
با خودم میگم: خدا کنه.
بعد یکیشون به اون یکی میگه: یه وقت ما اینجوری نشیم!!
باز با خودم میگم: مطمئنم که نمیشی.
میرن و من دوباره اشک میریزم.
بدون اینکه کسی بفهمه.
تو تنهایی خودم.
۹۰/۰۵/۱۸