آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

یـا د د ا شـــــــــــــتــهـا ی ر و ز هــــــــــا ی د لـــــــــــــــتـنگی...

آخه من با خاطراتت چه کنم؟

درود بر انسانهای خوب، آنان که دراندیشه دیگران تصویر زیبا می نگارند، تا آنجا که یادشان زیبا و خاطرشان همواره در دل خواهد ماند... و بی شک تو از آن دسته ای. و برای همیشه در یاد و قلبم ماندنی هستی. تو فرشته ای هستی که هرگز تکرار نخواهد شد.

با تو

چهارشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۰، ۰۶:۳۶ ب.ظ

وقتی که میرسه میگه چند لحظه دیگه میام کنار ساحل.

منم سر خیابون منتظر میمونم.

ولی طاقت نمیارم.

میرم سمت ساحل اونجا منتظر میشم.

یه تیکه یونولیت لب ساحل افتاده اندازه یه توپ فوتبال.

هی میشوتمش تو دریا و چند لحظه دیگه میاد جلو پام.

این کارو هی تکرار میکنم نگاهمم همش به گوشی که زنگ بزنه.

زنگ میزنه میگه نشستم کنار نرده های لب ویلا.

درست نمیبینمش بهم میگه بیا این ور تر کنار پله ها.

بالاخره میبینمش.

میگه زود بیا کنارم کسی نمی بینه تو رو.

دولا دولا مرم کنارش با یه فاصله تقریبا یک متری.

بهم میگه من حواسم هست اگه کسی اومد بهت میگم تو هم فوری از اون ور برو.

بعد به هم میحرفیم.

حرفایی که نصف بیشترش حسرته.

میگه چه آهنگی بزارم گوش کنیم؟

میگم با تو (ابی).

اهنگو میزاره ولی صدای آهنگ لا به لای صدای موج ها میشه.

اصلا آهنگ میخوایم چکار؟

وقتی که صدای تو هست. (صدای تو بهترین ترانه بود واسم م.........)

۹۰/۰۵/۱۲
علی ...